مهارت های کتابخوانی

توانایی تندخوانی مزیت است؟

فلسفه تندخوانی چیست؟تندخوانی در پیش خوانی، دوره و مرور کمک می‌کند و شما را درخواندن از رقبایتان جلو می‌اندازد. فلسفه آن بر ۲ حقیقت استوار است.

اول: نگاه کلی

باید بدانید که یادگیری مغز از کل به جزء است. بنابراین ابتدا باید کل را به مغز بدهیم سپس سراغ جزئیات و حفظیات و یادداشت‌برداری برویم. مثلا تیتری مانند صفر تا صد تندخوانی یک تصویر کلی به شما می دهد که می توانیددر ذهن خود کمی از محتوای آن را حدس بزنید اما اگر تیتر “فلسفه تندخوانی” را که یکی از قسمتهای این کتاب است ببینید ، متوجه نمی شوید یکی از اجزاء صفرتاصد تندخوانی است.

دوم: استفاده هم‌زمان از دو نیمکره مغز

نگاه کلی در کنار نگاه جزئی، یکی از مصداق‌های استفاده از دو نیمکره مغز به صورت همزمان است. همچنین استفاده از رنگ و نمودار نیز می‌تواند به این امر کمک کند. وقتی از هر دو نیمکره بصورت هم‌زمان به یک میزان استفاده کنید قدرت یادگیری 5 برابر می‌شود نه دو برابر. درست مانند این که شما با یک دست‌کارهای محدودی می‌توانید انجام دهید وقتی با دو دست کار می‌کنید، توان شما دیگر دو برابر نیست. خیلی بیشتر خواهد بود.

چیستی تندخوانی؟

تا به حال پیش آمده کتابی را بخوانید و از آن لذت نبرید؟ افرادی را می‌شناسم که کتاب خواندن را کنار گذاشته‌اند چون یک کتاب بد و کسل آور خوانده‌اند. تندخواندن باعث می‌شود شما بیشتر کتاب بخوانید. حتما مرا بازخواست می‌کنید که بر چه مبنایی این ادعا را می کنم؟ باید بگویم اولاً فراگیران زیادی داشته‌ام و بسیار دیده‌ام افرادی که پس از یادگیری این مهارت تحولی شگفت انگیز در مطالعاتشان ایجاد شده و در نتیجه زندگی و کیفیت زیست‌شان به کلی بهبود و متعالی گشته است، ثانیا افرادی که تندخوانی بلدند، کتاب‌هایی را انتخاب می‌کنند که از آن لذت می‌برند. شما وقتی کندخوان باشید نمی‌توانید در عرض یک ساعت کل کتاب را مرور کنید و متوجه شوید آیا مناسب سلیقه شما هست یا خیر اما افراد تندخوان با پیش‌خوانی و مرور کلمات کلیدی، متوجه موضوع و فن نگارش نویسنده می‌شوند و در نتیجه تصمیم می‌گیرند آیا ارزش دارد روزهایشان را همراه با کتاب بگذرانند با خیر؟

چگونگی تندخوانی؟

در سال ۱۹۸۰ دکتر ریچارد بندلر که متخصص جزء جزء کردن آموزش است به استخدام دولت آمریکا در آمد و کارش این بود که فرآیند آموزش تیراندازی را به سربازها آموزش دهد.

قبل از اینکه دکتر بندلر کارش را شروع بکند، ابتدا زمان گذاشت تا با این فرآیند آشنا شود و فهمید که سربازها را از فاصله ۳۰ متری تا هدف نگه می‌دارند و آموزشی به آنها می‌دهند که چطور باید تفنگ را دست بگیرند و بعد شلیک کنند و در نهایت خروجی که گرفته می‌شد این بود که تعداد کمی از سربازها می‌توانستند به هدف شلیک کنند و بقیه با فاصله‌ تا هدف شلیک می‌کردند و قاعدتاً به اینها می‌گفتند که استعداد تیراندازی ندارند.

دکتر بندلر در سری جدید آموزش همه سرباز‌ها در فاصله ۳ متری از هدف قرار گرفتند و با یک آموزش جزئی تقریباً همه می‌توانستند به هدف شلیک کنند. وقتی که تسلط سربازها بیشتر شد ۳ متر دیگر به فاصله اضافه شد و مجدداً شروع کردند به شلیک کردن و باز هم کار ساده‌ای بود و بعد از چند روز تمرین کردن مجدداً فاصله بیشتر و به ۹متر رسید. بندلر این کار را انقدر انجام داد تا سربازها به فاصله ۳۰ متری رسیدند و این دفعه خروجی بسیار متفاوت شده بود! بسیاری از سربازها می‌توانستند به هدف بزنند؛ با این‌که هیچ تغییری در استعداد آنها ایجاد نشده بود و فقط دکتر بندلر توانسته بود با جزء به جزء کردن آموزش به نتیجه موثری برسد.

شما هم با این تکنیک می‌توانید سرعت چشم خود و وسعت دیدتان را افزایش دهید، تندخوان شوید و حافظه خود را را بالا ببرید! فقط باید مواظب باشید در تله این قانون نیفتید! خیلی‌ها خسته می‌شوند و به تمرین‌ها ادامه نمی‌دهند و یا تصمیم می‌گیرند بدون مربی تمرین کنند. اما فراموش نکنید که کلید موفقیت در این قانون، استمرار و مداومت است.

چرایی تندخوانی

پس از اینکه متوجه شدیم تندخوانی چیست حالا باید بررسی کنیم که چرا تندخوانی ؟ همان‌طور که می دانید سرعت رشد علم رو به افزایش است. آمار پیش‌بینی شده این است که تا ۴ سال آینده هر ۱۲ ساعت، سرعت رشد علم ۲ برابر می شود. پس اگر ما بخواهیم با همین سرعت مطالعه‌ای که داریم پیش برویم، مسلماً از دانش روز عقب خواهیم ماند. طبق آمار به روز سرعت مطالعه‌ی هر ایرانی، ۱۵۰ کلمه در دقیقه است، در صورتی که این آمار در کشور ژاپن به ۱۰۰۰ و در آمار متوسط جهانی به ۶۰۰ کلمه در دقیقه می‌رسد.

یادگیری تندخوانی یعنی چه؟

یادگیری یعنی وقتی مطلبی را می‌خوانیم یا می‌شنویم، آن مطلب را بفهمیم و بتوانیم در وقت نیاز آن را به کار بگیریم و استفاده کنیم که اکثر ما در قسمت دوم مطالعه یعنی بازیابی و بازخوانی دانشمان مشکل داریم.

برای مثال وقتی سوار هواپیما می‌شوید، مهمانداران توصیه‌هایی را نظیر چگونگی استفاده از ماسک‌ها و یا محل قرار گرفتن درهای خروجی برای زمانی که وضعیت داخلی کابین دچار اختلال شود را بیان می‌کنند. اما آن چه مهم است این است که در هنگام وقوع خطر چند درصد از ما می‌توانیم از ماسک‌ها استفاده کنیم و یا دقیق و درست درهای خروج را پیدا کنیم؟

این مثال کوچک نشان دهنده‌ی ضعف ما در عمل به دانسته‌هایمان است. به بیان دیگر از اطلاعاتمان درست استفاده نکرده‌‌ایم و عملا یادگیری اتفاق نیفتاده است.

مهارت‌هایی را که آموخته‌ایم، تمرین کرده و وارد مرحله عمل کنیم تا یادگیری کامل شود. می‌خواهم بگویم یادگیری زمانی اتفاق می‌افتد که شما دانسته‌هایتان را به کار بگیرید و آن دانسته‌ها تبدیل به رفتار‌های شما شوند. تندخوانی به شما کمک می‌کند که با اسکلت متن آشنا شوید، برای یادگیری عمیق تر محتوا باید کوشش زیادی داشته باشید.

ساخت مسیر عصبی یادگیری

درون مغز یک‌ صد میلیارد یاخته عصبی، آنها را پردازش می‌کند. هر زمانی که یک یاخته عصبی (Neuron) با دیگری متصل می‌شود، یک تبادل برقی و شیمیایی اتفاق می‌افتد و یک حافظه انبار می‌شود. مانند زمانی که رانندگی را فرا می‌گیریم. ابتدا کار سختی بود و تمرکز زیادی نیاز داشت اما بعد از مدتی مسیر عصبی یادگیری آن ساخته می‌شود و رانندگی برای ما تبدیل به یک کار روتین و ساده می‌گردد.

ما انسان‌ها می‌توانیم همه مهارت‌ها را همین‌گونه بیاموزیم به شرطی که سختی ابتدایی آن را تحمل کنیم و دست از تلاش برنداریم.

به خاطر درک مطلب، کندخوانی نکنید

بعضی از افراد فکر می‌کنند برای درک مطلب باید به آرامی و بادقت بخوانند و تندخوانی را معادل با کاهش درک مطلب می‌دانند. ممکن است این تصور منطقی به نظر بیاید. اما تحقیقات نشان داده است که هرچه سریعتر بخوانید بهتر درک می‌کنید. برای درک این حقیقت باید بگویم که تندخوانی برای درک مطلب بهتر از کندخوانی است چون مغز شما برای مطالعه با سرعت پایین طراحی نشده است. مطالعه آرام و با دقت، مغز شما را به درک آرام و آرام‌تر و خستگی بیشتر و بیشتر تشویق می‌کند.

بنابراین افزایش سرعت مطالعه به طور خودکار سبب افزایش درک مطلب می‌شود. زیرا اطلاعات در واحدهای معناداری سازماندهی می‌شوند که برای مغز بامعنی هستند.

واقع گرایانه شروع کنید

قراردادی مشروط برای خود تنظیم کنید. برحسب نوع مطالعه و کاری که باید انجام دهید هدفی برای خود تعیین کنید و آن را به انجام عملی وابسته سازید.

هرگز در شروع کار اهداف بزرگ انتخاب نکنید. اگر شما کسی هستید که حداکثر توان‌تان نیم ساعت مطالعه در روز است و چه بسا روزهایی بدون نگاه کردن به کتاب سر می‌کنید، برنامه‌ی واقع‌بینانه در آغاز کار برای شما احتمالا نیم ساعت مطالعه‌ی متمرکز در روز است. پس از مشخص کردن هدف، قراردادی مشروط بنویسید و درصورت رسیدن به هدف برای خود پاداش درنظر بگیرید. بنویسید و مقابل چشمتان بگذارید. برای پاداش، فکر کنید اگر الان آزاد بودید دوست داشتید چه کاری را انجام دهید؟ درنظر داشته باشید نادیده گرفتن و پاداش ندادن به رفتار نامطلوب بسیار بهتر از درنظرگرفتن تنبیه و مجازات برای آنهاست. مطلع کردن افراد دیگر از این قرارداد نیز باعث می‌شود شما خودتان را گول نزنید

سرعت مطالعه خود را کشف کنید

ترس از درک مطالب کم به هنگام خواندن ممکن است خواننده را از رسیدن به سرعت مطلوب مطالعه باز دارد. سرعت مطلوب مطالعه عبارت است از سرعتی که برای میزان معینی از درک لازم است. برای غلبه بر این ترس و افزایش میزان درک، تمرین سرعت مطلوب را که در ادامه می‎آید انجام دهید. یک صفحه از کتاب خود را با حداکثر سرعتی که می‎توانید بخوانید، این سرعت اکتشافی شما نامیده می‎شود. اهمیت چندانی به درک مطلب ندهید، و سعی کنید که سرعت مطالعه‎ی خود را فدای درک مطلب نکنید. دفعه بعد همین صفحه را با سرعت کمتر ولی درک مطلب کامل بخوانید. حال که شما مطالب را در این بار خواندن کاملا فهمیدید، میزان درک خود را در بار اول مطالعه تخمین بزنید.

صفحه دیگری را انتخاب کنید و باز هم به روش فوق این صفحه را دو بار بخوانید، یک بار با سرعت اکتشافی و بار دیگر با سرعت کمتر برای فهمیدن کامل مطالب. ولی سعی کنید که این دفعه سرعت اکتشافی شما از سرعت اکتشافی دفعه اول کمتر باشد. باز هم، با مقایسه‎ی میزان درک خود در دو بار مطالعه، میزان درک خود را در سرعت اکتشافی تخمین بزنید.

این روش دوبار مطالعه (یکی سریع و یکی کند) را با صفحات دیگر کتاب و با تقلیل تدریجی سرعت اکتشافی خود آن‌قدر ادامه دهید تا وقتی که میزان درک شما از بار اول و دوم مطالعه یکی شود. این سرعت مطالعه سرعت مطلوب برای شما خواهد بود.

با این سرعت مطلوب چندین صفحه‎ی دیگر را یک بار بخوانید. چون میزان سهل و دشواری مطالب از صفحه‎ای به صفحه‎ی دیگر فرق می‎کند، سرعت خواندن شما نیز به همین نسبت تغییر خواهد کرد. بنابراین سرعت مطلوب مطالعه یک دامنه تغییر دارد که بیش از یک نقطه را در بر می‌گیرد.

سرعت‌تان را مهندسی کنید

تند خواندن مطالب در بسیاری از موارد خیلی مفید است؛ ولی تندخوانی به تنهایی کافی نیست. سرعت خواندن شما بنا به دشواری و سهولت مطالب خواندنی و همچنین نسبت به هدفی که از مطالعه دارید، باید فرق کند. برای مثال، اگر با همان سرعتی که یک داستان ساده را می خوانید، مطالعه مطالب دشوارتر مثل یک کتاب شعر یا یک رمان فلسفی بپردازید، درک مطلب را از دست می‌دهید. تندخوانی به عنوان تنها روش خواندن، نه کافی است و نه منطقی. شما باید همه مهارت‌های مطالعه را بیاموزید تا بتوانید مطالعه خود را بر اساس شرایط و محتوا و نیاز خودتان، مهندسی کنید.

هدف ایده‌آل شما نباید سریع‌تر خواندن باشد بلکه باید خواندن با سرعت‌های مختلف را با بگیرید و بدانید چه موقع از چه سرعتی استفاده کنید. در پیش‌خوانی سریع‌تر می‌خوانید چون هدف شما این است که به تیترها و موضوعات اصلی کتاب آشنا شوید تا اگر خوب نبود آن را مطالعه نکنید یا برای زمانی دیگر بگذارید. باید برای هر قسمت کتاب که قطعا در سطح متفاوتی از سختی هستند، یک سرعت را برای مطالعه انتخاب کنید، کتابخوان‌های حرفه‌ای هیچ وقت با سرعت ثابت مطالعه نمی‌کنند.

تمرین روزانه و مستمر و مطالعه بیشتر

به یقین می‌توان گفت که مهمترین مولفه برای تندخوان شدن تمرین روزانه، مستمر و مطالعه بیشتر است.

اگر شما روزانه حداقل 30 الی 60 دقیقه از وقت‌تان را برای انجام تمرین‌های تندخوانی آزاد کنید، بدون شک پس از گذشت 4 هفته سرعت مطالعه‌تان به دو برابر سرعت اولیه می‌رسد. شاید این‌طور به نظر برسد که انجام تمرین‌ها کمی زمان‌بر است اما همواره این نکته را به یاد داشته باشید که اگر امروز برای یادگیری این مهارت وقت بگذارید در آینده نه تنها چندبرابر در وقتتان صرفه‌جویی می‌شود بلکه با خواندن کتاب‌های بیشتر موفقیت بیشتری را در زندگی و  شغل خود پیدا خواهید کرد.

یکی از راهکارهایی که می‌تواند در افزایش سرعت مطالعه‌ی شما نقش بسزایی داشته باشد، این است که تمرین‌ها را در یک زمان و مکان مشخصی انجام دهید. در این‌صورت پس از گذشت چند روز مغز شما با قرارگرفتن در آن موقعیت به انجام تمرین‌ها تمایل پیدا می‌کند و مسلما بازدهی بالاتری خواهد داشت. از دیگر مواردی که می‌تواند کمک کننده‌ی شما در افزایش سرعت مطالعه‌تان باشد این است که خودتان را بزرگترین رقیب خود بدانید، به این معنی که سعی‌ کنید هرروز نتیجه تمرین هایتان و رکورد مطالعه‌تان بهتر از روز قبل باشد. به شما اطمینان می دهم با به کارگیری این دو توصیه (تمرین مستمر و رقابت با خود) پس از گذشت حداکثر دو ماه، تندخوانی به سبد مهارت‌های شما افزوده می شود.

این نکته را به یاد داشته باشید که هیچ گاه شتاب‌زده عمل نکنید، تمرین پیوسته و مداوم راز موفقیت شماست. چون باعث ایجاد عادت کتابخوانی در شما می‌شود.

سید محمد حسینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *